مروری بر دو هفته گذشته...
اول از هر چیز می خواستم یادی از شبهای پر فضیلت قدر کنم، امیدوارم که برای هممون پر از برکت و نزدیکی به خدا بوده باشه.
علی عاشق اون قسمتی بود که چراغها رو خاموش میکنن ولی هر سه شب و خواب بود. یا رو پام، یا کنارم بود و با هم قرآن به سر کردیم.
و اینکه هفته پیش بالاخره بعد از ماهها انتظار ما هم صاحب ماشین شدیم. البته یکم کار داره تا بتونیم سوار شیم، ولی هر چی هست برام خیلی با ارزشه. بعدا عکسشو میذارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی